• وبلاگ : دريا و من
  • يادداشت : چشم بينا و گوش شنوا
  • نظرات : 5 خصوصي ، 8 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + مهرداد نصرتي 
    سلام
    موراکامي رو با کافکا در ساحل شناختم و با گربه هاي آدمخوار داشتم ازش نااميد مي شدم که رسيدم به داستان اون زن و شوهري که مي رفتن تو يه رستوران ارزون قيمت تو مالزي يا تايلند(يادم نمي آد) و چي و چي مي خوردن و بعد چند روز مي فهميدن کرم داشته اون غذاها.فوق العاده س.اين از اين.درباره چشم و گوش بينا هم من چشام نه اما گوشام خوب مي شنوه.چشام تقريبا تعطيل تعطيله بس که بي تفاوت مي بينه همه چيزو.اين هم از اين.تا بعد.
    پاسخ

    سلام.خودم داستان هاي کوتاه موراکامي رو بيشتر دوست دارم تا رمان ها و راستش در رمان هايش هم دنبال زيباييهاي داستان کوتاهش مي گردم.پيشنهاد مي کنم "از دو که حرف مي زنم از چه حرف مي زنم"را حتما بخوانيد.