• وبلاگ : دريا و من
  • يادداشت : به حق باران...
  • نظرات : 2 خصوصي ، 17 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    در دو آيه بعد از اين آيات(46 ـ 48 : روم) ، مجددا چنين ادامه ميدهد تا قصد خود را که تنبّه و عبرت آموزي ست کاملا تثبيت و حجت را تمام کند :
    " پس به آثار رحمت خدا بنگر که چگونه زمين را پس از مرگش زنده ميکند. به يقين چنين خدايي زنده کننده ي مردگان است و او بر هر چيزي تواناست. و اگر بادي (زيانبار) بفرستيم و کِشت خود را زردشده ببينند ، قطعا از آن پس (بجاي تنبّه) کافر ميشوند. پس مسلما تو نميتواني مردگان را شنوا کني و نميتواني دعوت خود را به گوش کرها برساني زمانيکه پشت کنند و برگردند. و تو هدايت کننده ي کوردلان از گمراهي شان نتواني بود. تو تنها کساني را مي شنواني که به آيات ما ايمان ميآورند و (در برابر حق) گردن نهاده اند. "
    به کمک اين آيات ميتوان به معناي "انتظار" ي که در لابلاي کلمات نويسنده موج ميزند پي برد. در حين بارش باران نيز ، توأمان همگان ترغيب به قدرشناسي و دعوت به آرامش مي شوند.

    اين برداشتهاي من بود قصه گوي عزيزم.
    تا چه قبول افتد و چه در نظر آيد...
    پاسخ

    ايليا بانوي بي نظير سلام..ممنون از نگاه بلندت...فقط سعي کردم آرامشي که بعد از مدتها بي قراري به لطف خدا بر دلم نشست با ديگران قسمت کنم...نويسنده وقتي چيزي را از قلبش مي نويسد لاجرم آنچه در عمق وجودش نشسته ست برملا مي کند.هر کس آنچه را دوست دارد رو مي کند.و من که قرآن را...باز هم ممنون دوست نازنينم