سلام و صبح بخير.
خوشحال شدم که شناختمتان. دنياي مجازي يکي از حسنهاي خوبش همين است که هر وقت اراده کنيد هر زمان از روز باشد مي توان جوياي حال دوست شد.
سلام
چرا هيچ نام ونشاني نداريد؟
داستان نويس که ترسي از شناخته شدن ندارد بلکه افتخار هم دارد.
در هر صورت خوشحالم که باران باعث شد روز تازه اي را تجربه کنيد.
نم باران باريد
بوي کاگل تا کجا ها که نرفت
بوي ياس از سر پرچين گذشت
کوچه هم حال غريبي دارد
چلچله بوسه به گل داد پريد
گل نيلوفر ديد
خنديد
به گمانمکه قيامت شده بود!
با سلام و تشکر
نوشته ي زيبايتان را خواندم ممنون اميدوارم ادامه بديد